رهبردشمنان ملت ايران منتظرند که از هر مسئله‏ى کوچک يا بزرگى، براى شکستن عزم و همت ملت ايران استفاده کنند؛ حتّى از بلاياى طبيعى مثل زلزله و خشکسالى، يا از چيزهائى که در دنيا عموميت دارد مثل گرانى. الان شما اگر به تحليلهاى راديوهاى بيگانه نگاه کنيد، مى‏بينيد يکى از محورهايى که دشمنان ما در تبليغاتشان از آن استفاده مى‏کنند، مسائل اقتصادى است؛ بلکه بتوانند در عزم ملت ايران خللى وارد کنند. مردم ايران، مسئولين خودشان را شناخته‏اند. اينى که اين‏جور وانمود بشود که اگر در وضع اقتصادى جامعه مسئله‏ى «گرانى» پيش مى‏آيد، به خاطر اين است که مسئولين دولتى و مسئولين بخشهاى مختلف توجه ندارند، اين خطاست؛ آنها کاملاً توجه دارند و مى‏دانند چه دارد اتفاق مى‏افتد.
درباره‏ى مسائل اقتصادى، من هم اولِ امسال و هم اولِ سال گذشته - هم به مسئولين، هم به مردم - تذکر دادم و گفتم: امروز دشمن چشمش به نقطه‏ى حساس اقتصادى است تا بلکه بتوانند اين کشور را از لحاظ اقتصادى دچار اختلال کنند. هرچه مى‏توانند اختلال ايجاد کنند و هرچه هم نمى‏توانند، در تبليغاتشان وانمود کنند که اختلال هست! اين کارى است که امروز در تبليغاتِ دشمنان ما، با قدرت و به شکلهاى مختلف انجام مى‏گيرد. راه مقابله هم انضباط مالى و صرفه‏جوئى و نگاه پرهيزگرانه‏ى به مصرف‏گرائى است.

مدیر وبلاگ: انصافاً آیا کسی که این جملات را بخواند می تواند از این جهت دولت نهم را تخریب کند؟

 

11/2/1387   بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار با مردم شيراز

 

 

 

بارها اين را گفته‌ايم: نظام جمهوري اسلامي با اعلام آرمان عدالتخواهي در سطح بين‌الملل، قهراً دشمناني براي خود تدارک ديده. همه‌ي کساني که در سطح تعاملات جهاني معتقد به سلطه و زورگوئي و تجاوزند، با شعار عدالت‌طلبي از سوي نظام جمهوري اسلامي معارضند، مخالفند، عصباني‌اند؛ همچناني که با شعار استقلال ملي، دشمناني در مقابل ما صف‌آرائي ميکنند. همه‌ي انحصار طلبان، همه‌ي جهانخواران، همه‌ي آنهائي که دستشان بناحق و ناروا در سفره‌ي منابع مادي اين کشور دراز بوده و چپاول ميکردند، وقتي که اين کشور و اين ملت اعلام استقلال و نفوذ ايادي بيگانگان را قطع ميکند، طبيعتا صف‌آرائي ميکنند. نبايد تصور کرد دشمني دشمنان به خاطر اين است که فلان موضعگيري را دولت جمهوري اسلامي يا فلان مسئول کشور انجام داده. مسئله، مسئله‌ي اصل نظام و ساخت نظام است؛ مسئله، مسئله‌ي شعارهاي اصولي نظام و امام است.

 

14/2/1387   بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار بسيجيان استان فارس

 

 

 

بايد توجه داشته باشيد که در همه‏کار، از جمله در اين کار، ساز و کار تشکيلاتى و ادارى نقش مهمى دارد. اين نه به معناى گم شدن در هفت توى بوروکراسى و ديوان‏سالارى است، بلکه به معناى بودن تشکيلات، بودن مسئول و وجود يک مرکز فکر است؛ و اين به نظر ما در يکى دو سال اخير به بهترين وجهى انجام گرفته است. يعنى در سطح معاونت رئيس جمهور، يک دانشگاهىِ برجسته را گذاشته‏اند و آنطورى که من گزارش دارم و تا حدود زيادى اطلاع دارم، کارهاى خوبى دارد انجام ميگيرد؛ منتها من در خلال حرفهاى شما جوانها - مثل دوره‏ى جوانى خودمان - ميشنوم که اين کار را سريعاً انجام دهيد. اين «سريعاً»، همه جا قيد درستى نيست. بعضى از کارها طبيعتش طبيعت سرعت نيست. اگر دچار سرعت شد، دچار اشکال خواهد شد. بايد بگذاريم کار با طبيعت خود انجام بگيرد.

 

مطرح کردن نظريه‏هاى اجرائى دولت، قبل از ورود در مرحله‏ى آزمون و خطا، در دانشگاه‏ها و مراکز تحقيقاتى؛ اين خيلى خوب است. البته من به شما عرض بکنم؛ مسئولين دولت و رئيس جمهور محترم غالباً مدعايشان اين است که اين کار را انجام ميدهند؛ نميشود گفت که مطلقاً نميکنند. بنده بارها همين موضوع را به مسئولين، از جمله رئيس جمهورِ بسيار پر کار و زحمتکش و صميمى‏مان گفته‏ام؛ ايشان هم ميگويد ما مطرح ميکنيم، در دانشگاه مطرح کرديم، يا فلان گروه تحقيقاتى اقدام کردند.

 

14/2/1387   بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار اساتيد و دانشجويان دانشگاههاى شيراز

 

 

 

يکي از هدفهاي من در سفرهائي که سالهاي گذشته به استانهاي مختلف کشور مي‌کردم و در سفرها هم مي‌گفتم، همين بود که دولتمردان را به توجه هر چه بيشتر به نقاط آسيب‌ديده و آسيب‌‎پذير و محروم در کشور متوجه کنم؛ توجه آنها را به اين نقاط جلب کنم. امروز خوشبختانه اين مقصود حاصل شده است؛ يعني يکي از برنامه‌هاي دولت خدمتگزار همين است که همه‌ي استانها و همه‌ي شهرها و شهرستانها را، به طور مستقيم زير ديد قرار مي‌دهد.

 

من اطلاع دارم و به من گزارش دادند که دولت براي جبرانِ بخشي از مشکلات ناشي از خشکسالي تدابيري انديشيده و برنامه‌هائي پيش‌بيني کرده است و بودجه‌هائي را گذاشته‌اند. اميدواريم آنچه را که دولت با مقدورات خود تصويب کرده است، ان‌شاء‌الله به بهترين وجهي اجرا بشود و مردم بهره‌مند بشوند.

 

15/2/1387   بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار هزاران نفر از مردم و عشاير شهرستان نورآباد ممسني

 

 

 

دولت مال شماست، متعلق به  شماست؛ همان کارى را که شما مي‌خواهيد انجام بدهيد، کمربسته‏ى آن کار قوه‏ى مجريه و دولت است. انصافاً دولت، دولت پرکارى هم هست. من در اين دوره‏هاى بعد از انقلاب تا امروز، کمتر دوره‏اى را ديدم که اين همه تلاش و کار و فعاليت متراکم در او وجود داشته باشد؛ با نيتهاى خوب.

 

21/3/1387    بيانات ‏در اولين ديدار با نمايندگان مجلس هشتم‏

 

 

 

مسئولين کشور هم واقعاً دارند زحمت ميکشند، حقيقتاً دارند زحمت ميکشند. دولت، مسئولين، مديران بخشهاى مختلف، تلاش ميکنند. اگر کسى ايراد و انتقادى هم دارد، نبايد آن را جورى مطرح کند که اين مديرى که در تلاش هست براى اينکه کار را بهتر انجام دهد، او را تضعيف کند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى بر ميخيزد. اگر کسى بگويد اين عمل من که اختلاف‏انگيز بود، تفرقه‏انگيز بود، براى خداست، اين را باور نکنيد. تفرقه‏ى بين مؤمنين کارِ خدائى نيست، براى هدفِ خدائى انجام نميگيرد؛ کار شيطانى است؛ کار شيطانى است. ايجاد بغضاء و کينه بين مؤمنين، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، اين کار شيطان است، کار خدائى نيست. کار خدائى همدلى است. يک نفر يک کارى دارد، مسئوليتى را بر عهده گرفته، ديگران بايد کمک کنند تا کار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذکر دهند؛ اما نگذارند او تضعيف شود. اين کسى که اين عَلم را بر دوش کشيده، بلند کرده، همه بايد کمکش کنند؛ يکى عرقش را پاک ميکند، يکى بادش ميزند. اگر ديدند که در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه ميکند، راهش اين نيست که يک مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون کنند. راهش اين است که کمکش کنند اين اشکال برطرف شود؛ اين نکته را بايد همه توجه کنند، بخصوص کسانى که در عرصه‏ى سياست و در عرصه‏ى فرهنگ و در عرصه‏ى رسانه و در عرصه‏هاى گوناگون نقش و حضورى دارند.

 

4/4/1387   ديدار جمعى از مداحان و ستايشگران اهل‏بيت (عليهم‏السّلام)

 

 

 

مسئولين کشور در قضيه‏ى هسته‏اى با درايت لازم دارند تصميم‏گيرى مى‏کنند. مسئول پيشبرد و اداره‏ى اين کشور، جلسه‏ى شوراى عالى امنيت ملى است که رئيس جمهور محترم در رأس آن است؛ اينها تصميم‏گير هستند. آنچه که در قضيه‏ى هسته‏اى از طرف رئيس جمهور و از طرف مسئولين مطرح و گفته ميشود، مورد اجماع همه‏ى مسئولان اين کشور است. اين که دشمنان بخواهند از يک کلمه حرفى استفاده کنند و القاء اختلاف و شکاف بکنند، يک تلاش ابلهانه است از سوى دشمن.

 

26/4/1387   ديدار اقشار مختلف مردم به مناسبت ميلاد حضرت على (عليه‏السّلام)

 

 

 

 بعضيها با نام عقلانيت، با نام اعتدال، با نام پرهيز از جنجال و دردسر بين‏المللى، ميخواهند از مبانى انقلاب و اصول انقلاب کم بگذارند! اين نميشود؛ اين نميشود. اين نشانه‏ى بى‏صبرى و نشانه‏ى خسته شدن است. گاهى اين خسته شدن را - که خودشان خسته شده‏اند - به مردم نسبت ميدهند: مردم خسته شده‏اند! نه، نخير. مردم آن وقتى که احساس کنند مسئولين کشور با سربلندى مسلمانى و عبوديت خودشان را اعلام ميکنند، خوشوقت ميشوند؛ خوشحال ميشوند.

 

من گاهى متأسفانه مى‏بينم در بعضى از نوشتجات و نشريات و اظهارات، موفقيتهاى آشکار اين ملت زير سؤال ميرود. اينها نبايد اين کار را بکنند؛ اين بد است. اين، لگدزدن به مردم است؛ اين، خالى کردن تو دل مردم و مأيوس کردن مردم است به طور غلط و دروغ.

 

حالا آقاى رئيس‏جمهور محترم اشاره کردند به طرح تحول اقتصادى که جزو تصميمهاى بزرگ و مورد قبول و اتفاق همه‏ى اهل نظر هست کليات اين کار، اگر اختلافى، نظرى هم هست، در کيفيت اجرا و در زمان اجرا و اين چيزهاست؛ والّا نسبت به کلياتش، همه‏ى اهل نظر، کسانى که با ما تماس دارند و تماس داشتند و گزارشِ شفاهى و کتبى و غيره به ما دادند، متفوقند که اين کار لازم است - بايد از افراط و تفريط صرف‏نظر کرد؛ دچار افراط و تفريط نبايد شد. نبايد از آن طرف انسان اقدام نکند، از ترس اينکه نشود، يا بد بشود؛ اين درست نيست. نبايد هم در اقدام بى‏محابا عمل کند، به صرف اينکه اين اقدام، اقدام درستى است. هر دو طرف را بايستى مورد ملاحظه قرار داد، که من خرسند شدم از اينکه ايشان گفتند که ما اين کار را طبق قانون انجام ميدهيم و با مجلس هماهنگيم. اينها خوب است.

 

19/6/1387   ديدار روساي سه قوه و مسئولان نظام

 

 

 

آنچه که من، امروز براى کشورمان مثل گذشته از همه چيز لازمتر ميدانم، وحدت کلمه‏ى آحاد ملت و وحدت کلمه‏ى نخبگان و مسئولان در مبانى اصولى است. يکى از چيزهائى که براى کشور ما حقيقتاً مهم است اين است که مردم احساس امنيت سياسى و روانى بکنند؛ فضاى روانى جامعه دچار التهاب نباشد. سعى ميکنند التهاب‏آفرينى کنند؛ اين هست. اين، جزو سياستهاى مخالفان نظام جمهورى اسلامى است. البته خود ما هم گاهى اوقات، نادانسته اين التهابها را افزايش ميدهيم.

 

 يک چيز ديگرى که اين روزها انسان مشاهده ميکند - که اين را هم ميخواهم بخصوص از نخبگان خواهش کنم که توجه کنند - قضاوتهاى درباره‏ى مسائل دولت و کارهاى دولت است. البته اين از آثار نزديک شدن به دوره‏ى انتخابات است؛ با اينکه خيلى هم نزديک نيست و ما حدود نه ماه هنوز تا انتخابات فاصله داريم، اما خاصيت انتخابات اين است که عناصر، فعال ميشوند؛ حرف ميزنند. خوب، حرف بزنند. حالا در باب انتخابات حرفهاى گفتنىِ متعددى هست که ان‏شاءاللَّه در وقت خودش، در فرصت مناسب خودش، آنها را به ملت عزيزمان عرض خواهيم کرد؛ حالا هنوز زود است. ليکن انسان احساس ميکند که در بين آنچه که امروز گفته ميشود، بى‏انصافى‏هائى صورت ميگيرد. اگر کسى براى آينده‏ى کشور، براى حل آنچه که معضلات کشور مينامند، برنامه‏اى دارد، حرفى دارد، آن حرف را بيان کند. اگر چنانچه ميتواند راه حلى براى مشکلاتى که وجود دارد - حالا مثلاً مشکل گرانى يا تورم - پيدا کند، آن راه حل را بگويند. تخريب کردن مسئولين، تخريب کردن دولت، هيچ مصلحت نيست و جزو کارهاى صحيح اسلامى نيست. البته در بعضى از جاهاى ديگر؛ در بعضى از کشورهاى دنيا به نام دمکراسى، به نام آزادى، آبروهائى را از بين ميبرند، اشخاصى را به لجن ميکشند؛ اينها کارهاى اسلامى نيست، اينها کارهاى آنهاست؛ مثل خيلى از کارهاى ديگرشان. آنچه که در زمينه‏ى مسائل اقتصادى يا غير اقتصادى گفته ميشود، در درجه‏ى اول بايد در محافل کارشناسى گفته شود، نه در منبرها و تريبونهاى عمومى. انسان گاهى اوقات مى‏بيند چيزهائى ميگويند که بى‏انصافى ميشود. نبايد اخلاق نکوهيده‏ى بى‏انصافى در جامعه‏ى ما رواج پيدا کند؛ ما نبايد دچار بى‏انصافى بشويم؛ بخصوص نخبگان، بخصوص نخبگان، نگاه کنند، منصفانه حرف بزنند. ما عرض کرده‏ايم که تخريب درست نيست. نه آن کسانى که طرفدار يک شخصى يا يک گروهى هستند، نه آن کسانى که مخالف آن شخص يا آن گروه هستند، مقابله‏ى آنها با يکديگر هيچ لزومى ندارد که به صورت تخريب باشد؛ هيچ لازم نيست؛ منطقى حرف بزنند، انتقادى دارند، انتقاد کنند. خدا را شکر ميکنيم که فضاى کشور ما بر اثر نظام اسلامى، فضاى آزادى است؛ فضاى بازى است؛ مردم فرصت دارند، ميتوانند حرفشان را بزنند، نخبگان هم ميتوانند حرف بزنند. مردم هم استماع ميکنند، ميشنوند و حرفها را با يکديگر مقايسه ميکنند و آنچه که به نظرشان حق است، ميپذيرند و قبول ميکنند.

 

 من نگرانى‏ام از اين نيست که حرفى زده شود، از کسى انتقاد شود؛ نه. يک نفر انتقاد ميکند، يک نفر هم جواب ميدهد. نگرانى من از رائج شدنِ اخلاق بى‏انصافى در جامعه است. خدمات فراوانى انجام ميگيرد، انسان همه را کنار بگذارد، به نقطه‏اى بچسبد، اين درست نيست. البته اين خطاب به همه است. اين را ما به شخص خاصى، به گروه خاصى، به جناح خاصى عرض نميکنيم، اين را به همه عرض ميکنيم. همه مراقب باشند يکديگر را تخريب نکنند. اين فضاى تخريب، فضاى خوبى نيست. مردم هم خوششان نمى‏آيد. من اين را حالا در حضور شما مردم به آن حضرات ميگويم: اگر شما خيال ميکنيد که شما بيائيد بنشينيد و فلان مسئول يا فلان جريان را مذمت کنيد، مردم لذت ميبرند و خوششان مى‏آيد، اشتباه ميکنيد. مردم از فضاى تخريب خوششان نمى‏آيد.

 

30/6/1387   خطبه‌هاي نماز جمعه تهران در روز هجدهم رمضان 1429

 

 

 

اين دستاوردها که مفت به دست نمى‏آيد. تا ملتى فداکار نباشد، تا ملتى بااراده و مصمم نباشد، که اين چيزها به دست نمى‏آيد. ما بيائيم به خاطر دشمنى با زيد و عمرو و اين دولت و آن دولت و مسئولين اجرائى يا مسئولين کذا و کذا، اصل نظام را زير سؤال ببريم؛ سياه‏نمائى کنيم! کارى که متأسفانه بعضى از نخبگان سياسى ميکنند.

 

فضاى تبليغاتى کشور، فضاى مطبوعاتى کشور، فضاى تبليغات سياسى کشور به هيچ وجه فضاى خرسندکننده‏اى نيست. ما بايستى از اسلام براى عمل خودمان، براى رفتارهاى خودمان، براى موضعگيرى‏هاى خودمان درس بگيريم و بدانيم بقاى نظام اسلامى، برکات الهى، تفضلات و رحمت الهى تا وقتى است که ما پايبند و مقيد باشيم. خدا که با ما قوم و خويشى ندارد.

 

رحمت الهى براى ما پيش خواهد آمد که مواظب و مراقب خودمان باشيم؛ مراقب حرف زدنمان، مراقب اقدام کردنمان، مراقب تبليغاتمان. اين فضاى بى بند و بارى در حرف زدن، در اظهارات عليه دولت، عليه کى‏ به خاطر اغراض، اينها چيزهائى نيست که خداى متعال از اينها به‏آسانى بگذرد. آن وقت کسانى خطا ميکنند، خداى متعال «و اتّقوا فتنة لا تصيبنّ الّذين ظلموا منکم خاصّة»؛(7) بله اينجورى است. بعضى از ظلمها، بعضى از کارها هست که نتيجه و اثر آن دامن همه، نه فقط دامن آن ظالم را ميگيرد؛ بر اثر رفتار يک عده‏اى که در گفتار خودشان، در عمل خودشان، در قضاوت خودشان ظلم ميکنند. بايد مراقب اين چيزها بود.

 

15/8/1387   ديدار مسئولان و کارگزاران حج

 

 

 

رئيس جمهور ايران نيز، جوان، سرشار از انرژي، و شب و روز مشغول فعاليت خستگي ناپذير است و اين روحيه و توان زمينه خوبي براي پيشرفت دو کشور است.

 

17/9/1387   در ديدار آقاي رافائل کره‌آ رئيس جمهوري اکوادور و هيأت همراه

 

 

 

امروز هم که بحمداللَّه رئيس جمهور انقلابى، متعهد، کارآمد، فعال و شجاع هم جزو دانشجويان اين دانشگاه و هم جزو اساتيد اين دانشگاه بوده. اين‌ها براى اين دانشگاه سوابق بسيار خوب و برجسته‏اى است.

 

عدالت، کرامت انسان، حفظ ارزشها، سعى براى ايجاد برادرى و برابرى، اخلاق، ايستادگى در مقابل نفوذ دشمن؛ اينها آن اجزاء ساخت حقيقى و باطنى و درونى نظام جمهورى اسلامى است. اگر ما از اخلاق اسلامى دور شديم، اگر عدالت را فراموش کرديم، شعار عدالت را به انزواء انداختيم، اگر مردمى بودنِ مسئولان کشور را دست‏کم گرفتيم، اگر مسئولين کشور هم مثل خيلى از مسئولين کشورهاى ديگر به مسئوليت به عنوان يک وسيله و يک مرکز ثروت و قدرت نگاه کنند، اگر مسئله‏ى خدمت و فداکارى براى مردم از ذهنيت و عمل مسئولين کشور حذف شود، اگر مردمى بودن، ساده‏زيستى، خود را در سطح توده‏ى مردم قرار دادن، از ذهنيت مسئولين کنار برود و حذف شود؛ پاک شود، اگر ايستادگى در مقابل تجاوزطلبى‏هاى دشمن فراموش شود، اگر رودربايستى‏ها، ضعفهاى شخصى، ضعفهاى شخصيتى بر روابط سياسى و بين‏المللى مسئولين کشور حاکم شود، اگر اين مغزهاى حقيقى و اين بخشهاى اصلىِ هويت واقعى جمهورى اسلامى از دست برود و ضعيف شود، ساخت ظاهرىِ جمهورى اسلامى خيلى کمکى نميکند؛ خيلى اثرى نميبخشد و پسوند «اسلامى» بعد از مجلس شورا: مجلس شوراى اسلامى؛ دولت جمهورى اسلامى، به تنهائى کارى صورت نميدهد.

 

انحراف در هدفها، در آرمانها، در جهتگيرى‏ها را بايد مراقبت کرد که پيش نيايد. و اين چيزى است که ما در طول اين سالهاى طولانى - بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام - درگيرش بوديم؛ جزو درگيرى‏هاى اساسى در اين دو دهه‏ى گذشته، يکى همين بوده. تلاشهاى زيادى شده است براى اينکه جمهورى اسلامى را از روح و معناى خودش خارج کنند. تلاشهاى زيادى کرده‏اند؛ به شکلهاى مختلف؛ چه در زمينه‏هاى سياسى، چه در زمينه‏هاى اخلاقى، چه در زمينه‏هاى اجتماعى؛ از اظهاراتى که شده و حرفهائى که زده شده. ما يک دوره‏اى را هم مشاهده کرديم که در مطبوعات ما رسماً، علناً، جدائى و تفکيک دين از سياست را اعلان کردند! اصلاً مسئله‏ى يکى بودن دين و سياست را که اساس جمهورى اسلامى و اساس حرکت عمومى مردم بود، زير سؤال بردند. از اين بالاتر؟! در دورانى، در مطبوعات ما ديده شد که صريحاً، علناً، از رژيم ظالم، جبار و سفاک پهلوى دفاع شد! براى اينکه چنين حالتى پيش نيايد و براى برخورد با اين انحراف، ميشود با برجسته کردن مرزهاى اعتقادى و فکرى و سياسى، جلوى اين انحراف را گرفت. شاخصهاى هويت اسلامى بايستى معلوم باشد: شاخص عدالت‏طلبى، شاخص ساده‏زيستى مسئولان، شاخص کار و تلاش مخلصانه، شاخص طلب و پويائى علمى بى‏وقفه، شاخص ايستادگى قاطع در مقابل طمع‏ورزى و سلطه‏ى بيگانگان، شاخص دفاع از حقوق ملى. از حقوق ملت، دفاعِ شجاعانه کردن يک شاخص است؛ مثل همين حق هسته‏اى؛ مسئله‏ى هسته‏اى. اين يکى از ده‏ها نياز کشور ماست؛ تنها مسئله‏ى ما نيست؛ اما وقتى دشمن روى اين نقطه متمرکز شد، ملت هم ايستادگى کرد. در اين نقطه‏اى که دشمن روى او تمرکز پيدا کرده است، اگر ملت عقب‏نشينى کند، اگر مسئولين عقب‏نشينى کنند و از اين حق قطعى و روشن صرف‏نظر کنند، بدون ترديد راه براى دست‏اندازى به حقوق ملى براى دشمن باز خواهد شد.

 

اجتناب از اشرافيگرى؛ يعنى ضد ارزش کردن. در انقلاب ما اين نکته وجود داشت؛ اين را بتدريج بعضى‏ها سعى کردند کمرنگ کنند. اين در مسائل اقتصادى ما اثر دارد، در مسائل روانى ما اثر دارد. اشرافيگرى و گرايش به اشرافيگرى، يک ضد ارزش بود در انقلاب. يعنى افرادى در سطوح مختلف بودند که از اينکه به اشرافيگرى نسبت داده شوند، يا از آنها چيزى ديده شود که جزو خصوصيات اشرافيگرى باشد، بشدت اجتناب ميکردند. مسئولين کشور در درجه‏ى اول متعهد به اين قضيه هستند و بايد باشند. اين تدريجاً ضعيف شد. امروز خوشبختانه همان موج ضد ارزش کردن اشرافيگرى، بحمداللَّه وجود دارد؛ يعنى دولت، مسئولين دولتى ساده‏زيستند، مردمى هستند و اين خيلى فرصت خوبى است؛ نعمت بزرگى است.

 

ارزش مجاهدت، مقام والاى شهادت، از جمله‏ى چيزهائى بود که به وسيله‏ى عناصرى - کسانى، دستهائى - زير سؤال رفت. جهاد را زير سؤال بردند، شهادت را زير سؤال بردند. اين، يکى از شاخصهاست؛ بايد برجسته شود. احترام به شهيدان، احترام به جهاد و مجاهدان بايستى جزو بخشهاى برجسته‏ى پرچم جمهورى اسلامى قرار بگيرد. جمهورى اسلامى به جهاد و شهادت شناخته ميشود.

 

در مقابل دشمن اگر مسئولين کشور احساس رعب و خوف بکنند، بر سر ملت بلاهاى بزرگ خواهد آمد. آن ملتهائى که ذليل و مقهور دست دشمن شدند، عمده‏ى علت اين بود که مسئولان - پيشروان قافله‏ى ملت - شجاعت لازم، اعتماد به نفس لازم را نداشتند.

 

اگر جمهورى اسلامى دچار شاه سلطان حسين‏ها بشود، دچار مديران و مسئولانى بشود که جرأت و جسارت ندارند؛ در خود احساس قدرت نميکنند، در مردم خودشان احساس توانائى و قدرت نميکنند، کار جمهورى اسلامى تمام خواهد بود.

 

24/9/1387   ديدار اساتيد و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت‏

 مطالب مرتبط: داستان کاغذی کوچک ، مقام معظم رهبری در سنندج‏  ، پیامکهای حمایتی  ، جامعه روحانيت مبارز ، احمدی نژاد غرب را محاکمه کرد ، گلایه های مدیر وبلاگ ، فشارها را تحمل مي‌كنم ، احمدی نژاد رئیس جمهور شد .